دولت اوباما برعکس دولت بوش تلاش کرد تا سیاستهای چندجانبه را جایگزین سیاستهای جنگطلبانه کند و بهعبارت دیگر با استفاده از سیاست چماق و هویج تیرهای خود را در قبال ایران به هدف بنشاند، اگر چه این موضعگیریهای دوپهلو بهخصوص پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران تنها مختص آمریکا نمیشود و کشورهای اروپایی نیز به تبعیت از ایالات متحده همین سیاستهای دوگانه را پیش گرفتهاند. دولت اوباما به خوبی توانست در اقدامات سیاست خارجی خود نظر موافق بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی را علیه ایران جلب کند که کنگره این کشور را نیز شامل میشد. در اواخر سال ۲۰۰۹، کنگره قانونی طرحی را به تصویب رساند که سختترین مجازاتها را علیه ایران پیشنهاد میداد. این تنبیهها به اندازهای سخت بودند که مقامات دولتی در مورد شکست دیپلماسی پس از به کاربردن این تنبیهها، ابراز نگرانی کردند.
گروهی از مقامات وزارت خارجه آمریکا در نامهای به کنگره به قانونگذاران هشدار دادند که این قانون میتواند نتیجه عکس به همراه داشته باشد. در سال۲۰۱۰، ۳۶۶عضو مجلس نمایندگان نیز در نامههایی خطاب به اوباما به وی توصیه کردند فشار بیشتری بر ایران اعمال کند، چرا که تحریمهای جاری کافی نیستند.
درست پس از انتخاب حجتالاسلام حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران و خوشحالی رسانهها و برخی مقامات آمریکایی از این انتخابات بود که ۱۱۸عضو کنگره آمریکا با امضای نامهای بیسابقه از اوباما خواستند که در پی انتخاب حسن روحانی از فرصتها برای دستیابی به راهحل دیپلماتیک با ایران استفاده کند. این نامه که توسط ۲ نفر از نمایندگان دمکرات و جمهوریخواه تهیه شده، اقدامی کمسابقه در حمایت از ایران درون کنگره آمریکا به شمار میآید.
در بخش دیگری از این نامه خطاب به رئیسجمهور آمریکا آمده است: با توجه به خطراتی که متوجه آمریکا، رژیم اسرائیل و جامعه بینالمللی است، عدماستفاده از فرصت روحانی اشتباه محسوب میشود. این نامه که به همت دیوید پرایس، نماینده کارولینای شمالی و چارلز دنت، نماینده پنسیلوانیا تدوین شده بود، بزرگترین نامه در حمایت از راهکار دیپلماسی در مواجهه با ایران از سوی مجلس نمایندگان آمریکا به شمار میآمد. این نامه درست یک هفته پس از نامه قبلی نمایندگان به اوباما بود که از وی خواسته بودند تا بر تشدید تحریمها بیفزاید. اما در کمتر از یکماه پس از نگارش نامه اول ۱۱۸نماینده، نامه دومی نیز منتشر شد که امضای ۱۳۱عضو مجلس نمایندگان آمریکا را که اکثریت آن جمهوریخواهان بودند در خود داشت که از اوباما خواسته بودند تا برای اطمینان از دستیافتن به توافق هستهای با ایران، تلاشهای خود را بیش از پیش تقویت کند. این نمایندگان در این نامه اعلام کردند، واشنگتن باید آماده کاهش تحریمهای چندجانبه و یکجانبه علیه ایران باشد آن هم در ازای مصالحهای مشخص و قابل اثبات در میز مذاکره. نامه مزبور همچنین بهطور ضمنی درباره وضع تحریمهای جدید در این برهه حساس هشدار داد.
اما نکته قابل توجه این بود که همین نمایندگان که دم از ارتباط دیپلماتیک و سازنده با ایران میزدند در کمتر از ۱۰روز مانده به مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید ایران، هدیهای عجیب فرستاند برای این مراسم و نزدیک به ۴۰۰نماینده با تشدید تحریمها و محدودکردن صادرات نفت ایران مخالفت کردند. در همین رابطه اما روزنامه انگلیسی گاردین سرمقاله یکی از شمارگان خود را به روی کار آمدن رئیسجمهور جدید در ایران اختصاص داد و نوشت اکنون که حسن روحانی با شعار تدبیر و امید سوگند یاد کرده، باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا هم باید برای توقف طرح تحریمهای جدید علیه ایران در کنگره تلاش کند.
به نوشته گاردین، برداشتن تحریمها به چیزی بیش از شواهدی مبنی بر حرکت ایران در جهت پاسخگویی به سؤالات در مورد برنامه هستهای، نیاز دارد. لازمه این امر عزم و مایهگذاشتن از اعتبار سیاسی است. واکنش کاخ سفید که اعلام کرد اگر ایران تصمیم به تعامل داشته باشد، شریکی مصمم در واشنگتن خواهد یافت، خوب بود، اما باراک اوباما باید بر بداَخمیِ کنگره فائق آید. درحالیکه کاخ سفید علاقهای به طرح مجلس نمایندگان ندارد، تلاش کافی هم برای اصلاح آن به خرج نداده است. علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درباره بررسی نامه نمایندگان کنگره آمریکا به اوباما برای مذاکره با ایران در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: ما یک بررسی اجمالی انجام دادهایم محور جمعبندی ما همان نکتهای است که مقام معظم رهبری مطرح فرمودهاند. وی افزود: آمریکا قابل اعتماد نیست، آنها با فاصله کوتاهی قبل از این نامه، نامهای را به اوباما علیه انتخابات ایران و مواضع آقای دکتر روحانی در آخرین مصاحبه مطبوعاتی و در حمایت از تحریم نوشته بودند.
بروجردی ادامه داد: بنابراین آشفتگی تحلیلی و سیاسی دولتمردان آمریکا نشان میدهد که ما نمیتوانیم تحلیل جدیدی را که منجر به نامه ۱۳۰نفر از نمایندگان کنگره آمریکا به اوباما شد بهعنوان یک تکیهگاه قرار دهیم. وی اظهار داشت: نوسانات نشاندهنده این است که بعدها یک کشمکش داخلی سیاسی دارند و ما تا تغییری در مواضع آمریکاییها نبینیم که قابل اتکا باشد صحبت از مذاکره جدی با آمریکا موضوعیتی ندارد. برای تکمیل پازل مجلس نمایندگان، سناتورهای مجلس سنای آمریکا نیز خواستار تشدید تحریمها علیه ایران شدند. ۷۶نفر از سناتورهای آمریکایی، یک روز مانده به برگزاری مراسم تنفیذ رئیسدولت یازدهم، در نامهای به باراک اوباما خواستار شدتگرفتن تحریمها علیه ایران شدند. قانونگذاران سنای آمریکا در این نامه مدعی شدند، زمان اتخاذ رویکرد دیپلماسی در قبال ایران به سرعت رو به اتمام است.
این قانونگذاران با ادعای اینکه ایران از مذاکرات گذشته برای وقتکشی استفاده کرده است، درباره نقش سابق دکتر روحانی بهعنوان سرپرست سابق تیم هستهای کشورمان به اوباما هشدار دادند و گفتند، نهایتا رهبر ایران است که تصمیم نهایی را درباره برنامه هستهای ایران اتخاذ میکند. آنها همچنین مدعی شدند، ایران باید درک کند زمان برای دیپلماسی رو به پایان است. کارشناسان در تهران میگویند ارسال پیامهای متناقض از جانب مقامهای واشنگتن در وهله اول نشاندهنده وجود اختلافات شدید پس پرده در محافل دولتی این کشور است. مهمتر از این، بهنظر میرسد هدف آمریکا از ارسال پیامهای رسانهای مثبت درباره تحریمها اولا اثرگذاری روی افکار عمومی ایران و ثانیا افزایش قدرت چانهزنی آمریکا در مذاکرات آینده با دولت روحانی است.
پایگاه خبری بلومبرگ هم در سرمقاله خود نوشت: دولت اوباما میتواند احترام بیشتری نسبت به دولت ایران ابراز داشته و دست از سیاهنمایی چهره ایران بردارد. همچنین باید نشان دهد که بهدنبال تغییر حکومت در ایران نیست. رئیسجمهور آمریکا میتواند تضمین کند تا زمانی که مذاکرات هستهای پیشرفت دارد، هرگونه مصوبه کنگره درخصوص تشدید تحریمها را وتو میکند. مقامات آمریکایی همچنین میتوانند بیان کنند که تحریمها چگونه کاهش مییابد و چه تضمینهای امنیتیای به ایران درصورت توافق با این کشور داده میشود. ایالات متحده قبلا هم ابراز داشته که درصورت انجام وظایف بینالمللی توسط ایران، حاضر به پذیرش محدود غنیسازی در این کشور است. اهمیت بهرسمیت شناختهشدن حق غنیسازی ایران قابل انکار نیست هرچند که آمریکا میتواند بهجای این عبارت تنشزا، از ادبیات دیگری استفاده کند. بلومبرگ در نهایت تأکید کرده است که دستیابی به توافق با ایران نیازمند قانعکردن ایران به این است که سیاست آمریکا تنها در تحریمکردن خلاصه نمیشود.
با این رفتارهای دوگانه به خوبی «دست چدنی آمریکا، زیر دستکش مخملی» که رهبر معظم انقلاب ۴سال پیش به آن اشاره کردند خود را نشان میدهد. مقام معظم رهبری بارها در سخنان خود اشاره کردهاند که مسئولان ما نباید شیفته گفتههای مقامات آمریکایی شوند چرا که شاهدیم از سویی کنگره آمریکا خواستار تشدید تحریمها میشود و نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل اعلام میکند که پس از انتخابات ایران، کنگره آمریکا پیام واضحی به این کشور ارسال کرد که براساس آن فشار بینالمللی بر ایران تا زمانی که دست از توسعه توانایی نظامی هستهای برندارد، ادامه پیدا میکند و از سوی دیگر ماری هارف، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام میکند که طرحی که در مجلس نمایندگان تصویب شد از حمایت دولت باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا برخوردار نیست.
نمونههایی از این دست از سوی مقامات آمریکایی بسیار دیده شده است که میتوان برای نمونه به اقدام ضدبشری در تحریم دارو اشاره کرد که آمریکا با همراهی کانادا اقدام به افزایش تحریمهای دارویی کردند و کار تا جایی پیش رفت که از سوی سازمان پزشکی ایران نامهای به بان کیمون دبیر کل سازمان ملل نوشته شد و ایران خوستار کاهش تحریمها شد. لغو تحریمهای دارو با وجود همه مشکلات برای مردم ایران برطرف نشد اما شاهد بودیم که آمریکا برای نشان دادن بهاصطلاح حسن نیت خود نزدیک به مراسم تحلیف رئیسجمهور گامی جدید برداشتند و در این اقدام نیز سعی کردند دست بالا را داشته باشند تا جایی که دیوید کوهن، معاون خزانهداری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در گفتوگو با بیبیسی فارسی ادعا کرد که در ارائه آمارها درباره کاهش دارو در ایران بزرگنمایی شده و این لغو تحریمها به نیات انسان دوستانه صورت میگیرد!
باید پرسید که واقعا این رفتارهای ضدو نقیض آمریکا نشاندهنده چیست؟ اگرچه بهنظر میرسد که آمریکاییها طی یک تقسیم کار تصمیم گرفتهاند از طرف اوباما و دولت، خواهان مذاکره با ایران باشند و از سوی دیگر کنگره و مجلس سنا بر طبل تشدید تحریمها بکوبد تا بتواند درصورت موفقیت در کشاندن ایران پای میز مذاکره دست بالاتر را داشته باشد.
رهبر معظم انقلاب نیز در جمع مسئولان نظام این مسئله را تأکید کردند و گفتند: «آمریکاییها میگویند ما میخواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب، سالهاست که میگویند میخواهیم مذاکره کنیم؛ این یک فرصتی نیست که برای ما بهوجود آوردند. من اول سال گفتم که خوشبین نیستم. در مسائل خاص، مذاکره را منع نمیکنم لیکن من خوشبین نیستم؛ چون تجربه من این را نشان میدهد. آمریکاییها هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقیاند، هم در برخوردشان صادق نیستند. این ۴ماهی هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد؛ موضعگیریهای مسئولان و دولتمردان آمریکا نشان داد که همین مطلبی که ما گفتیم – که گفتیم خوشبین نیستیم – درست است؛ خود آنها عملاً این را تأیید کردند». با این تفاصیل بهتر است رئیسجمهور و دستگاه دیپلماسی در دولت جدید به جای تکیه بر نگاه خوشبینانه نسبت به رفتارها و پیامهای مقامات آمریکا و غرب نگاهی واقعبینانه به پالسها داشته باشد و تحلیلگران و مشاور آقای روحانی همانطور که وعده دادهاند با تدبیر بهدنبال راههای برقراری ارتباط درست و سالم با غرب و بهخصوص آمریکا باشند.