به گزارش خبرنگار مهر، جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه حیات خود همواره در تقابل با دشمنانی بوده است که ادامه حیات این نظام سیاسی را برای خود یک تهدید فرض کرده اند. از ابتدای انقلاب که گروهک های تروریستی با حمایت هایی بیرون از مرزها حمایت می شدند تا تجاوز رژیم بعث عراق به رهبری صدام حسین. بعد از جنگ تحمیلی هم فشارها و دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران بیشتر معطوف به کشورهای غربی و آمریکا بود. در نهایت هم اوج این دشمنی ها در سال های دهه ۹۰ به شکل تحریمی ظالمانه علیه ملت ایران اعمال شد. با بیشتر شدن فشار تحریم ها به بهانه فعالیت هسته ای ایران، مقام های مسئول کشور در صدد برآمدند تا در پای میز مذاکره سیاست های صلح آمیز هسته ای ایران را تبیین کنند و شرایط را برای رفع تحریم ها مهیا کنند.
سرانجام دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم به سرپرستی محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با کشورهای ۱+۵ پای میز مذاکره نشست. هم زمان با این تحولات در عرصه سیاست خارجی، رسانه ها هم که این روزها تحولات پیشرفت شان گاهی به ثانیه می رسد، در گزارش این تحولات و تأثیرگذاری بر افکار عمومی نقش آفرینی کردند. به طور خاص سایت های خبری و کانال های اطلاع رسان در شبکه های اجتماعی بیشترین نقش را در گزارش رویدادهای مذاکره ایران و کشورهای ۱+۵ ایفا کردند. البته در کنار نقش آفرینی رسانه های برخط و شبکه های اجتماعی، کماکان شبکه های رادیو و تلویزیونی داخلی و فارسی زبان خارجی هم سهمی در تأثیرگذاری بر افکار عمومی مردم ایفا کردند.
اولین تصویرها که از برجام ارائه شد
در نهایت هم همپای این فعالیت گسترده رسانه ای، مذاکرات برجام در اواسط تیرماه ۹۴ به نتیجه رسید و دولت یازدهم امضای این قرارداد را به عنوان یک پیروزی شیرین به مردم ایران نوید داد. فردای امضای قرارداد برجام روزنامه های سیاسی اصلاح طلب بیشترین میزان خوشحالی را از امضای برجام نشان دادند و تلاش شان در اولین گام این بود که مردم ایران بعد از این رنگ غصه و مشکلات اقتصادی را نخواهند دید.
چند ماه اوضاع به همین منوال گذشت تا اینکه بر اساس قرارهای قبلی دیماه به عنوان زمان اجرایی شدن برجام فرارسید، در این چندماه رسانه های فارسی زبان خارجی تلاش شان این بود که از برجام تصویری ایده آل ارائه دهند. در همین خصوص می توان به مطلبی از بی بی سی فارسی اشاره کرد که در آن آزادشدن سرنشینان نظامی دوفروند شناور نظامی آمریکا توسط سپاه پاسداران در روز ۲۳ دی را از زبان جان کری، وزیر اسبق خارجه ایالات متحده آمریکا به دیپلماسی مرتبط کرد، اما در بیانیه سپاه آمده بود که ورود این افراد غیرعمدی تشخیص داده شده است.
همکاری ادامه دار «ایران و آمریکا»؛ تصویر رسانه های خارجی
با شروع فرایند اجرایی شدن برجام (۲۶ دی ۹۴) رسانه های فارسی زبان خارجی بیشتر از همکاری ایران در قالب توافق برجام صحبت می کردند. آزادی جیسون رضائیان به همراه سه فرد دیگر از زندان توسط ایران از جمله اقداماتی بود که این رسانه ها می خواستند در تصویرسازی اولیه شان از ایران پسابرجام نشان دهند. بی بی سی فارسی حتی نوشت ایران قول همکاری را نیز در پیدا شدن فردی تابعه آمریکا که مفقود شده، داده است.
چند روز از اجرای تعهدات ایران در قالب توافق برجام با کشورهای ۱+۵ نگذشته بود که وزارت خارجه آمریکا در بیانیه ای از محدودیت های تازه ویزای آمریکا برای شهروندان ۳۸ کشور خبر داد که در آن شهروندان این کشورها چنانچه طی ۵ سال قبل از صدور بیانیه سفری به ایران و چند کشور دیگر داشتند، باید برای سفر به آمریکا ویزا بگیرند. از زمان اعلام این خبر در فضای رسانه ای داخلی ایران رسانه ها این اقدام آمریکا را به نوعی کارشکنی در برجام تلقی کردند و می توان گفت یک فضای دوقطبی میان مسئولان کشور درگرفت. گروهی کماکان خوش بین به آمریکا بودند و چنین مواردی را نادیده می گرفتند و گروهی می گفتند به آمریکا نباید هیچ وقت خوش بین بود.
بعد از یکصد روز از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) صدای مقام های مسئول ایرانی از کارشکنی آمریکایی ها بلندتر شد. مقام معظم رهبری هم در این مقطع از «ایران هراسی» به عنوان یک اقدام غربی و آمریکایی انتقاد و اعلام کرد که آمریکایی ها شاکله تحریم ها را حفظ کرده اند تا سرمایه گذار خارجی وارد ایران نشوند.
چند ماه اوضاع به همین منوال گذشت تا اینکه بر اساس قرارهای قبلی دیماه به عنوان زمان اجرایی شدن برجام فرارسید، در این چندماه رسانه های فارسی زبان خارجی تلاش شان این بود که از برجام تصویری ایده آل ارائه دهند
ترامپ وارد میشود
این صحبت های مقام معظم رهبری به روال همیشه تأثیر مستقیمی بر فضای رسانه ها داشت و باعث شد در مطبوعات و صداوسیما نقدهای مستقیم به برجام علنی تر شود. هرچند در میانه این صداهای منتقد هنوز رسانه های حامی برجام به دنبال بهبود وجهه این توافق بودند. از سویی هم رسانه های خارجی فارسی زبان که لحن شان با ماه های قبل متفاوت تر شده بود تصویرسازی شان از فضای داخلی ایران به گونه ای بود که ایران در مورد توافق برجام «غُرغُر» می کند.
از سویی کم کم در آمریکا زمان یک اسباب کشی در کاخ سفید فرا می رسید و از گوشه و کنار خبر می آمد «دونالد ترامپ»، نامزد جمهوری خواهان شانس پیروزی بالایی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ دارد و نظرات او در کانون توجه رسانه های داخلی و خارجی (از جمله رسانه های فارسی زبان) قرار می گرفت. به طور طبیعی موضع گیری وی در مورد توافق برجام هم از اهمیت بالایی برخوردار بود.
ترامپ در یک سخنرانی اعلام کرد که توافق برجام را «بدترین» توافق تاریخ می داند و در صورت پیروزی اش در انتخابات ریاست جمهوری از آن خارج خواهد شد. از این مقطع به بعد نااطمینانی به سیاست های ترامپ در میان رسانه هایی که هوادار برجام بودند شروع شد. البته آنها کماکان به اصل توافق برجام پایبند بودند و گاهی آن را «تقدیس» هم می کردند. در میان رسانه های نه چندان موافق برجام هم بیشتر لحن پایبندی به آمریکاستیزی در عین اینکه باید مقابل بدعهدی آمریکا ایستاد دیده می شد.
کم کاری اوباما در ماه های آخر
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا هم که مسئولیت امضای قرارداد برجام با ایران (به نمایندگی از کشورش) به او مربوط می شد در آخرین ماه های فعالیتش در کاخ سفید به جای رفع موانع تحریمی و کمک به اجرایی شدن برجام، قانون تحریم «آیسا» (با تصویب نمایندگان کنگره آمریکا) را که می توانست وتو کند برای یک دوره ۱۰ ساله دیگر تمدید کرد و گامی دیگر در مسیر شکاف بین ایران و آمریکا در قالب توافق برجام برداشت.
استقرار ترامپ و تغییر معادلات رسانه ای
گذر زمان باعث شد پیش بینی ها از ساکن جدید کاخ سفید درست از آب در بیاید و ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شود و گویی شمارش معکوس برای خروج آمریکا از برجام بدون اینکه کسی به طور رسمی به زبان بیاورد هم شروع شد. در همین مقطع از سوی برخی مقام های مسئول دولت ایران هم صدای رسای ناکارآمد بودن توافق برجام به گوش می رسید، صداهایی که برای انعکاس آن رسانه های منتقد دولت جدی تر عمل می کردند و تیترهای معروف «هیچ»، «تقریبا هیچ» و… صفحات مطبوعات را در بعضی روزها آذین بندی می کرد.
سال ۲۰۱۷ لحن رسانه های فارسی زبان خارجی با مدد گرفتن از صحبت و لحن ساکنان جدید کاخ سفید تلخی و گزندگی بیشتری پیدا کرده بود. دیگر بی بی سی فارسی صحبت از همکاری ایران و آمریکا در قاب برجام نمی کرد و معاهده برجام را «غیر دوستانه» توصیف می کرد. صدای آمریکا و رادیو فردا هم که وابستگی مستقیمی به دولت آمریکا دارند در حال شکل دادن آرایش رسانه ای جدیدی بودند که ماحصل آن حمله به ایران به عنوان کشوری ناقض برجام بود.
این صحبت های مقام معظم رهبری به روال همیشه تأثیر مستقیمی بر فضای رسانه ها داشت و باعث شد در مطبوعات و صداوسیما نقدهای مستقیم به برجام علنی تر شود. هرچند در میانه این صداهای منتقد هنوز رسانه های حامی برجام به دنبال بهبود وجهه این توافق بودند
کم کم ترامپ در کاخ سفید مستقر شد و دولتش را معرفی کرد اما خیلی زود اعضای کابینه اش از گرد او پراکنده شدند، اما رسانه های فارسی زبان بیگانه قصد پشت پا زدن به ترامپ را نداشتند. اثبات وفاداری ایران به برجام در رسانه های داخلی هم برای آنها تفاوتی نمی کرد و دستگاه تبلیغاتی کاخ سفید (رسانه های فارسی زبان بیگانه) یک هدف را دنبال می کرد، خروج آمریکا از برجام و معرفی ایران به عنوان کشوری تروریست.
داغ شدن تنور اعتراضات دیماه ۹۶ به کمک رسانه های خارجی
سال ۹۶ در حالی که هر روز امیدواری ها به بقای آمریکا در برجام و البته کارآمدی این توافق کمتر می شد، در عرصه سیاست داخلی اتفاقات گوناگونی در حال وقوع بود، وقایعی که به طور مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در آن موثر بود. از یک سو دلار تمایل به صعود نشان می داد و قیمت بسیاری از کالاها میل به افزایش پیدا کرده بود و از سوی دیگر در دی ماه تظاهراتی سراسری با صحنه گردانی رسانه های فارسی زبان خارجی در حال وقوع بود. شبکه من و تو کارشناسی را مقابل دوربین نشاند که مردم را تشویق می کرد با حرص و ولع از فروشگاه ها خرید کنند تا گرفتار قحطی نشوند و از سویی در اعتراض های دراویش گنابادی پوشش زنده مراسم را می داد. کانال آمدنیوز و سایر کانال های همسو هم در همین سناریو نقش مشابهی را ایفا می کردند.
شبکه های رسانه ای همچون بی بی سی هم با اخباری رسمی تر اعتراض های ایران را بازتاب می دادند و در کل حرکت این رسانه ها به گونه ای بود که سناریوی براندازی نظام از درون تقویت شود. اما چند ماهی گذشت و پیش بینی این رسانه ها درست از آب در نیامد. از سویی ایران در صحنه منطقه ای توانسته بود در کشورهای عراق و سوریه در مقابل تروریست ها و ائتلاف غربی و عربی دست برتر را پیدا کند.
اما این بار حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در موضع گیری هایی که با سال ۹۴ تفاوت محسوسی کرده بود خبر از تصمیم ایران برای مقابله می داد. جنگ اراده ها هر روز بیشتر خودنمایی می کرد
ترامپ تکلیفش را با برجام یکسره کرد
همه این عوامل برای آمریکایی ها یک معنی داشت، فشارهای داخلی شان نتیجه نداده است و ایران در منطقه خود دست برتر را پیدا کرده است. در نهایت ترامپ به طور رسمی در ابتدای اردیبهشت سال ۹۷ از توافق برجام خارج شد و زمینه ای برای غربی ها فراهم شد تا با خیال راحت شرکت های تجاری که نصفه و نیمه بعد از برجام به ایران آمده بودند را از کشور خارج کنند. پیش بینی غربی ها در این مقطع به گونه ای بود که با بازگشت تحریم ها و فشار مضاعف اقتصادی به ایران زمینه برای سازش ایران فراهم می شود.
روحانی از مقابله سخن میگوید
اما این بار حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در موضع گیری هایی که با سال ۹۴ تفاوت محسوسی کرده بود خبر از تصمیم ایران برای مقابله می داد. جنگ اراده ها هر روز بیشتر خودنمایی می کرد و سال ۹۸ با تصویری از آینده ایران در مقابل غرب با سناریوهای جنگ یا مذاکره در حال شروع شدن بود.
مقام معظم رهبری که صحبت هایشان برای رسانه های غربی و مقام های مسئول این کشورها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است در این مقطع به صراحت مذاکره با آمریکا را رد کرده و گفتند تا این دولت آمریکا (دولت متبوع ترامپ) سرکار است مذاکره ای انجام نخواهد شد. رسانه های فارسی زبان خارجی از جمله بی بی سی فارسی این صحبت ها را پوشش دادند و بخشی که ایشان به اشتباه بودن «عقد قرارداد برجام» اشاره داشتند را برجسته کردند.
آغاز دوره جنگ اراده ها
دوره جدیدی از ارسال پیام میان ایران و آمریکا شروع شده بود که به تعبیر کارشناسان روابط بین الملل، جنگ اراده ها بود. از یکسو ایران که توافق برجام برایش جزء کاغذی امضا شده نبود و از سوی دیگر آمریکا که در این ماجرا تا انتها رفته بود اما مطابق پیش بینی هایش مردم برای سرنگونی نظام اقدامی نکرده بودند. از طرفی هم دولت ایران که طی ماه های اخیر توانسته به اوضاع اقتصادی بیشتر مسلط شود و حداقل جلوی نوسان های ارزی را در کانال بالای ۱۰ هزار تومان بگیرد.
مجموعه این عوامل باعث شده است که غربی ها و آمریکایی وارد فاز جدیدی از روابط (خصمانه و توأم با فشار) با ایران شوند که هنوز هم ادامه دارد. به عنوان مثال نفتکشی متعلق به ایران در منطقه تنگه جبل الطارق توسط انگلیسی ها توقیف می شود، دستگاه تبلیغاتی آمریکا و غرب هم می گوید این سوپر نفتکش قرار بوده تا نفت را به کشور سوریه برساند، اما دولت ایران در بعد رسانه ای در مقابل این اتفاقات منفعل عمل نکرده است و رسانه های داخلی مستندات نادرست بودن صحبت رسانه های غربی را نشان دادند.
اما این بار حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در موضع گیری هایی که با سال ۹۴ تفاوت محسوسی کرده بود خبر از تصمیم ایران برای مقابله می داد. جنگ اراده ها هر روز بیشتر خودنمایی می کرد و سال ۹۸ با تصویری از آینده ایران در مقابل غرب با سناریوهای جنگ یا مذاکره در حال شروع شدن بود
دستگاه رسانهای ایران فعال میشود
البته ایران علاوه بر اقدام رسانه ای در صحنه میدانی هم طی چند وقت اخیر یک نفتکش انگلیسی را که در منطقه تنگه هرمز مرتکب تخلف شده بود، توقیف کرد. اینبار رسانه های داخلی بهتر از قبل مستندات این تخلف را رسانه ای کردند و تصاویری از آن پخش کردند. نکته جالب اینکه این بار دستگاه رسانهای ایران بسیار سریعتر و پیشروتر از دستگاه رسانهای حاکمیت آمریکا و غرب عمل کرد. بلافاصله بعد از سرنگون کردن پهپاد آمریکایی تصاویری از لاشه آن منتشر شد و بلافاصله بعد از اعلام سرنگونی پهپاد ایرانی تصاویر گرفته شده توسط این پهپاد منتشر شد و بلافاصله بعد از توقیف کشتی انگلیسی تصاویری غرورافرین و باکیفیتی از این اتفاق رسانههای جهان را در نوردید در حالی که دستگاه رسانهای آمریکایی هنوز هیچ تصویری از پهپاد سرنگون شده به ادعای آنها منتشر نکرده است و ترامپ سند این اتفاق را به غوای در کف خلیج فارس حواله کرده است.
آمریکایی ها طی چند وقت اخیر خودشان هم تلاش کردند در جنگ با ایران حریم هوایی کشور را با نفوذ یک پهپاد نقض کنند، اما مأموریت این پرنده ناتمام ماند و در نهایت سرنگون شد و باز نکته جالب اینکه علی رغم نشان دادن لاشه این پرنده بعد چند ساعت، آمریکایی ها اعلام کردند که پهپادشان سرنگون نشده است و بعد از پذیرش واقعیت، رسانه های فارسی زبان خارجی دو موضوع توقیف نفتکش انگلیسی و سرنگونی پهپاد آمریکایی ها را که هر کدام خسارت های کلانی به دولت های این کشور وارد کرده است را بهانه ای برای حمله آمریکا به ایران عنوان کردند و از این طریق تلاش کردند تا بر افکار عمومی تأثیر بگذارند. آمریکایی ها حتی ادعای پرواز موفقیت آمیز پهپاد دیگرشان را مطرح کردند که برای آن هیچ مستندی نشان ندادند و در نهایت بر سناریو «خودمان پهپاد را نشان دادیم تا بهانه برای اقدام بعدی داشته باشیم» متمرکز شدند.
بی تفاوتی مردم به خواسته های آمریکا
اما هیچیک از اقدام های عملی و رسانه ای آمریکا و غربی ها مورد توجه مردم ایران -به معنای اینکه بخواهند واکنش غیرمنطقی نشان دهند- قرار نگرفته و همین موضوع سبب شده است که به تازگی در بازی رسانه ای جدیدی مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در مصاحبه با شبکه بلومبرگ از تمایلش برای حضور در ایران برای گفت و گوی مستقیم با مردم ایران صحبت کند. تمایلی که هم زمانی قابل تأملی با انتشار مقاله سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات در نشریه گاردین دارد که او هم از فرصت گفت و گو میان ایران و آمریکا صحبت کرده بود.
یک بازی رسانه ای جدید در راه است؟
پمپئو که متوجه ناکارآمدی سیاستهای کشورش در مورد ایران شده است و از سویی هم می داند رهبر ایران اجازه بازگشت به میز مذاکره را به مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور نمی دهد چند روز پیش (۲۴ تیر) هم در مصاحبه با واشنگتن پست گفته بود اگر صداوسیما از او دعوت کند، آماده مصاحبه با این رسانه است. اظهاراتی که در داخل هم مورد توجه رسانه های داخلی که زمانی حامی برجام بودند قرار گرفت و چند شخصیت سیاسی از جمله علی مطهری را به واکنش واداشت. اما این رسانه ها متوجه بازی رسانه ای که غربی ها به راه انداخته اند، نشدند یا نخواستند که بشوند. اینکه آمریکا بعد از شکست های متعدد در صحنه سیاسی بین الملل و منطقه ای و البته ناکارآمد بودن «نسبی» تحریم های اقتصادی اش علیه ایران (منجر به ابراز انزجار علنی و گسترده مردم علیه نظام جمهوری اسلامی نشده است)، حالا در رسانه های بین المللی درخواست مصاحبه ای را می کند که در آن پیشاپیش حرفهایش را آماده کرده است و از رسانه های ایران به عنوان ابزاری برای پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) به نفع آمریکا می خواهد بهره ببرد.
حتی رسانه های داخلی همان طور که از ابتدای توافق برجام هم به ناکارآمدی آن توجهی نکردند در ماجرای اخیر به این موضوع هم توجه نکردند که انعکاس صدای غربی ها در رسانه های بین المللی خیلی پرطنین است و رسانه های داخلی برای رساندن صدای شان به گوش جهان مناسب نیست و صحبت آنها از تریبون رسانه های داخلی فقط به هدف تحریک افکار عمومی در داخل به نفع خودشان است. نکته جالب آنکه پمپئو در درخواستش برای این مصاحبه، مقامات ارشد کشورمان از جمله رئیس جمهور و وزیر امور خارجه را تحقیر هم کرد. به عنوان مثال صحبت های حسن روحانی را که گفت بود به شرطی حاضر به مذاکره با آمریکا هستیم که این کشور دست از تحریم بردارد را پمپئو به این شکل تعبیر کرد که چنین پیشنهادی همان راهی است که دولت قبل آمریکا رفت و به برجام ختم شد در صورتی که این توافق از نگاه او و دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا یک فاجعه است.
آمادگی بی بی سی فارسی برای بازی پمپئو
پمپئو در خواست جدیدش که روز پنج شنبه (سوم مرداد) در بلومبرگ منتشر شد و بلافاصله توسط رسانه های فارسی زبان خارجی بازنشر پیدا کرد، گفت که اگر لازم باشد حاضر است برای گفت و گو با مردم ایران به کشورمان سفر کند و برای به دست آوردن این فرصت خوشحال خواهد شد. رسانه هایی همچون بی بی سی فارسی هم این خبر را به گونه ای تنظیم کرده اند که در آن تنش های میان ایران و آمریکا را برجسته شده است و این تمایل به گفت و گوی وزیر خارجه ایالات متحده را نشانه صلح طلبی او در مقابل جنگ طلبی نظام جمهوری اسلامی ایران قرار داده اند.
به عنوان مثال در بخشی از گزارش بی بی سی فارسی آمده است: «دولت پرزیدنت ترامپ در یکسال اخیر کارزار فشارحداکثری را بر ایران اعمال کرده است و می گوید رژیم ایران باید مانند یک کشور عادی رفتار کند، از تلاش برای دستیابی به جنگافزارهای هستهای، برنامه گسترده موشکی، حمایت از تروریسم، و سایر اقدامات تنش برانگیز دست بردارد. آمریکا در ابتدای سال ۹۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد. ایران تهدید به بستن تنگه هرمز کرد و در دو حادثه نیز جمهوری اسلامی به خرابکاری در نفتکش های دیگر کشورها متهم شد. ایالات متحده شواهد حمله ایران به نفتکش ها در دریای عمان و همچنین حمله به پهپاد آمریکا در حریم بین المللی را به شورای امنیت سازمان ملل در ابتدای تیرماه گزارش کرد.»
در ادامه این گزارش ۱۲ شرط ایالات متحده آمریکا برای مذاکره با ایران که از نگاه نظام سیاسی ایران فاقد مشروعیت است توسط بی بی سی فارسی به جزییات تغییر رفتار ایران تعبیر شده است و در ادامه همین مطلب نوشته که ترامپ آماده گفت و گو بدون پیش شرط است در حالی که ایران نمی خواهد وارد مذاکره شود.
پایان سناریوی سیاسی- رسانه ای وزیر خارجه آمریکا
پمپئو این بازی رسانه ای را به راه انداخت، اما در نهایت اعلام کرد «رژیم ایران درخواستش را رد کرد است» اما در داخل حتی در عالی ترین سطح دولت، علی ربیعی به عنوان سخنگو تا پیش از اینکه پمپئو به سناریوی سیاسی- رسانه ای خود پایان دهد و به جهان اعلام کند دست دوستی ما به سمت ایران دراز شد، اما این حکومت جمهوری اسلامی ایران بود که درخواست ما را پس زد، در جلسه سخنگوی دولت با اصحاب رسانه اعلام کرد از سمت ایران مرضیه هاشمی خبرنگار شبکه پرس تی وی می تواند ترتیب این مصاحبه را بدهد. اما خیلی زود خبرنگار بین المللی شبکه پرس تی وی که در ماه های گذشته سابقه بازداشت و زندان در خاک آمریکا را دارد در صفحه اینستاگرامش پاسخ افرادی که از او درخواست مصاحبه با وزیر خارجه آمریکا را کرده بودند به این شکل داد: «دیدم اخباری با نام من، مرضیه هاشمی، از منابع مختلف پخش شده و لازم دونستم که موضع خودم رو که البته فکر می کردم باید تا حالا برای دوست و دشمن مشخص شده باشه، به زبانی متفاوت بیان کنم. سید و مولا و صاحب اختیار من امام علی (ع)، خیلی پیشتر برایم تعیین تکلیف کرده اند. خط مشی دیگر دوستان را نمیدانم ولی خط من مشخص است: خط امام! نه یک قدم جلوتر و نه یک قدم عقب تر!»؛ هاشمی عکسی آرشیوی زیر را از روزنامه جمهوری اسلامی را با تیتر درشت از سخنان امام خمینی (ره) منتشر کرد:
چند نکته درباره سفر پمپئو به ایران
اما حال که چهارسال از توافق برجام می گذرد و رابطه ایران و آمریکا از یک توافق برد-برد به تعبیر مسئولان دیپلماسی کشور، به درخواست مستقیم وزیر خارجه آمریکا به مصاحبه و سفر به ایران رسیده است در حالی که در سیاست های آمریکا تفاوتی حاصل نشده، بد نیست این رفتار اخیر وزیر خارجه آمریکا را از چند نظر مورد توجه قرار داد:
در وهله اول اینکه پمپئو هدف این سفر را غیرتبلیغاتی می کند و هدفش را آگاهی دادن به مردم ایران عنوان کرده است. در حالی که وزیر خارجه یک کشور به طور مستقیم چنین وظیفه ای را ندارد و در حال حاضر هم رسانه های غربی فارسی زبان از جمله رادیو فردا و شبکه صدای آمریکا در تلاشند چنین آگاهی را به مردم بدهند اما در واقع علی رغم اینکه قشرهایی از جامعه هنوز در منزل خود دستگاه گیرنده ماهواره ای دارند اما تماشای برنامه های آنها و محتوایی که در پیام رسان های مختلف و شبکه های اجتماعی تولید می کنند تعیین کننده اصلی رفتار مردم ایران نیست.
نکته دوم به بخشی از صحبت پمپئو برمی گردد که گفته است می خواهد در این گفت و گو به مردم ایران بگوید رفتار رهبرانشان چه هزینه هایی بر زندگی ایرانیان وارد کرده است. در این بخش هم به نظر می رسد او خطای محاسباتی داشته است، چرا که هرچند فشارهای اقتصادی که تحریم های آمریکا به مردم ایران تحمیل کرده، زندگی را به کام اقشار مختلف سخت کرده است و رسانه های فارسی زبان آمریکایی هم در تلاشند این فشارها را به گردن سران نظام بیندازند، اما تا کنون هیچ تجمع اعتراضی سراسری و مردمی که نشان بدهد در افکار عمومی، رهبران نظام مقصر اصلی این وضع قلمداد می شوند شکل نگرفته است.
پمپئو در پایان مصاحبه اش با بلومبرگ به طور خاص گفته است که هدف کشورش از تحریم ایران ملزم کردن مقام معظم رهبری و سردار قاسم سلیمانی به تغییر رفتار است. البته پمپئو در این مورد توضیح نداده است که به عنوان مثال تحریم های آمریکایی که امروز مانع شده است حتی برخی اقلام دارویی به راحتی به دست مردم نرسد چطور می تواند جنایت قلمداد نشود و فقط تحریمی باشد که قرار است به تغییر رفتار دو نفر از سران کشور منجر شود. در حالی که همین بلومبرگ در مورد این تحریم ها و موثر بودن آن بر بخش دارویی ایران طی چند ماه گذشته گزارشی منتشر کرد و بر آن صحه گذاشت.